موارد مصرف :
- درمان کمکی در نوروپاتی دیابتی، آرتریت روماتوئید ، بیماری اسکلروز متعدد (MS)
- درمان کمکی در سندرم پیش از قاعدگی(PMS)، درد پستان پیش از قاعدگی و گُرگرفتگی دوران یائسگی، درماتیت آتوپیک
- درمان اختلال نعوظ، خصوصاً ناشی از دیابت و اختلالات میکرووسکولار دیابت
- درمان افسردگی
- اگزمای پوستی
- آلرژی
- بیماری های قلب و عروق
- سیروز
- ولتیپل اسکلروزیس
- فشار خون بالا
- مشکلات سیستم ادراری
- سیستم عصبی
- مشکلات غدد
- آسم
دستور مصرف : دو بار در روز، هر بار ۲-۱ عدد یا طبق دستور پزشک
اجزا فرآورده : روغن گل مغربی (Oenothera biennis L)
موارد منع مصرف:
- وجود حساسیت شناخته شده نسبت به اجزاء فرآورده
- برخلاف گزارشات اولیه در اوایل دهه ۸۰ میلادی مبنی بر دخالت احتمالی روغن بذر گل مغربی در کاهش آستانه تشنج و بروز اپیلپسی تمپورال به خصوص در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی یا بیمارانی که مبتلا به صرع هستند و از داروهای ضد صرع مانند فنوتیازینها استفاده میکننـد، مشخص شده است که مصرف لینولئیک اسید و گاما لینولنیک اسید نه تنها در اپی لپسی خطری ندارد بلکه مصرف طولانی مدت خوراکی لینولئیک اسید و آلفا لینولنیک اسید (در ترکیب ۴ به ۱) موجب محافظت از رتها در ابتلا به تشنج در ۴ مدل مختلف اپیلپسی میشود لذا تشنج به عنوان عارضه یا مورد منع مصرف روغن گل مغربی مطرح نیست.
- اگر قصد عمل جراحی دارید، باید از دو هفته قبل، مصرف روغن گل پامچال را متوقف کنید تا از خونریزی بیش از حد جلوگیری شود.
- زنان باردار نباید روغن گل مغربی را مصرف کنند، زیرا این امر می تواند خطر سقط جنین یا زایمان زودرس را افزایش دهد.
تداخلات دارویی:
- داروهای ضد انعقاد مانند وارفارین، هپارین و کلوپیدوگرل
- داروهای ضد افسردگی
- داروهای ضد التهابی غیر استروئیدی مانند آسپرین، ایبوپروفن ودیکلوفناک
عوارض جانبی: هیچ گونه واکنش جانبی مهمی گزارش نشده است.
استفاده در دوران بارداری و شیردهی: مثل همه داروها، در ارتباط با استفاده از این فرآورده در طول سه ماهه اول بارداری، رعایت احتیاط توصیه میشود. مصرف این دارو در دوران شیردهی بیخطر است زیرا شیر مادر دارای لینولئیک اسید و گاما لینولنیک اسید می باشد.
نکات قابل توصیه:
- فرآورده را از دید و دسترس اطفال دور نگهدارید.
- بلافاصله پس از مصرف، در ظرف را محکم ببندید و دور از نور، در دمای ۳۰-۱۵ درجه سانتیگراد نگهداری نمایید.
- در بیماران مبتلا به درد پستان، قبل از درمان با این دارو باید تشخیص سرطان پستان رد شده باشد.
- به پزشکان توصیه میشود در بیماران تحت درمان با داروهای ضدتشنج یا دارای سابقه تشنج، اثرات این دارو را به دقت پایش نمایند.
استاندارد شده: بر اساس وجود ۱۴۰-۷۰ میلیگرم گاما لینولنیک اسید (GLA) در هر کپسول نر
توضیخات: گل مغربی (Oenothera biennis) گیاهی است زینتی، دو ساله، پوشیده از تار و کرک و به ارتفاع نیم تا یک و نیم متر که دارای برگ هایی زرد، متناوب، با کناره های دندانه دار و موجدار است. گل های آن درشت و قیفی شکل، به رنگ زرد روشن، غالبا معطر و شامل 4 گلبرگ بزرگ و 8 پرچم می باشند. چون گل های درشت و زیبای آن در هنگام غروب آفتاب باز می شوند به آن گل مغربی می گویند. روغن حاصل از بذرهای این گیاه محتوي دو اسيد چرب ضروری(70 % لينولئيک اسيد و 8 تا 14 % گاما لينولئيک اسيد) می باشد و در درمان بیماری های مختلف مورد استفاده قرار می گیرد.
ترکیبات تشکیل دهنده:
بذرهای گل مغربی به طور تقریبی دارای 26-14 درصد (EPO) بوده و از جمله روغن های ثابت به شمار می آید. این روغن حاوی:
- لینولئیک اسید (58-50 درصد)
- گاما لینولنیک (16-2 درصد)
- اولئیک اسید (11-6 درصد)
- پالمتیک اسید (10-7 درصد)
- ویتامین E
- استروئیدها
- استئاریک اسید
- بتا سیتو استرول
سرطان سینه
سرطان سینه از شایعترین بیماری های ژنتیکی و التهابی مزمن است که به عنوان دومین عامل مرگ و میر در بین زنان محسوب می شود. التهاب در رشد سلول های سرطانی موثر است از طرفی پروستاگلاندین ها در تنظیم متابولیسم بدن نقش عمده ای ایفا می کنند. گیاه گل مغربی دارای اثر ضد التهابی به کاهش قدرت، متاستاز، کاهش چسبندگی سلولها و دارای اسیدهای چرب ضروری به تنظیم فعالیت مولکول های درگیر در روند رشد سلول های سرطانی نقش مهمی دارد.
جلوگیری از افزایش شاخص توده بدنی (BMI)
افزایش شاخص توده بدنی (BMI) به عنوان یک مشکل بهداشـتی و اپیدمی در سراسر جهان مطـرح بـوده و در حـال افـزایش است. اطلاعات نشان می دهد که 54% جوامع بزرگسـال در آمریکا دارای چاقی و اضافه وزن هستند و شـیوع چـاقی در زنان شایعتر از مردان است. افزایش BMI رابطه مستقیمی با بیماریهای متابولیــک و دیابــت، مشــکلات قلبــی عروقــی، ســرطان، بیماری های غدد و غیـره دارد.
یکـی از بیماری هـاي شـایع زنان که با BMI بالا ارتباط دارد، درد سـینه یـا ماسـتالژی است. افـراد مبـتلا بـه ماسـتالژی دوره ای علاوه بـر اینکـه در معـرض خطـر بیشـتر جهـت ابـتلا بـه تغییرات فیبروکیستیک سینه هستند. مطالعـات اخیـر نقـش عصاره گل مغربی را در درمـان تعـدادی از اختلالات و بیمـاری هـای زنـان از جملـه سـندرم پـیش از قاعدگی، دیسمنوره و اختلالات هورمونی همـراه چاقی به اثبات رسانده است. نتایج بررسی پژوهش ها در این خصوص چنین بر مـی آیـد کـه گیاهان دارویی گل مغربـی بـر چـاقی ناشی از اختلالات هورمونی موثر می باشد. از آنجا که روغن گیاه مغربى حاوى چندین اسید چرب مانند اسید گامالینولینک می باشد، به نظر می رسید در طول 3 ماه استفاده بتواند BMI بیمـار را کـاهش دهـد، زیـرا در دهـه 1980، اسید گامالینولینک بـه عنـوان یـک مـاده ی طبیعـی جهت کاهش وزن مـورد توجـه قـرار گرفـت و مقـالاتی در مــورد آن در نشــریات مختلف به چاپ رسیده است.
دانشــمندان دریافتند که دو مکانیسم کالری سـوز وجـود دارد کـه اسـید گامالینولینک آن را تنظیم مـی کنـد. اول اینکـه چربـی غیـر فعال در افراد چا را به فعالیت وا می دارد تـا آنهـا کالری مصـرف کنند، دوم اینکه جریان متابولیکی ATP ase را فعـال مـی کنـد کـه معمـولاً پمـپ سـدیم نامیـده مـی شـود. در واقـع اسـید گامالینولینک طوری پمپ سدیم را تحریک می کند کـه 50 درصد کل کالری بدن را مصرف کند. از طـرف دیگـر اسـید گامالینولینک میزان سروتونین را بالا می برد که یک مـاده ی شیمیایی تولید شده در مغز است که احساس سیری را القـاء می کند. عوارض جانبى آن شامل تهوع و سردرد مى باشـد.
کاهش گرگرفتی در دوران یائسگی
فیتواستروژن ها، استروژن های گیاهی با ساختار و عملکرد مشابه استروژن تولید شده در بدن ما می باشند.از این رو بسیاری از زنان گیاهان خانواده فیتواستروژنی را به عنوان مکمل و درمان جایگزینی هورمونی در دوران یائسگی جهت بهبود علایم این دوران استفاده می کنند. از گیاهان دارای خواص فیتواستروژنی می توان گل مغربی را نام برد.
در آزمایشی، زنان یائسه با مصرف روزانه 2 گرم پودر گیاه گل مغربی به مدت یک ماه، شدت، مدت و تعداد دفعات گرگرفتگی در مقایسه با دارونما کاهش معنی داری یافت. از طرفی طی مدت دو هفته استفاد از این گیاه، تمامی علائم گرگرفتگی به شدت کاهش یافته و منجر به بهبود حال عمومی زنان یائسه شرکت کننده در این مطالعه شده بود. مکانیسم این گیاه به صورت آگونیست، آنتاگونیست، استروژن عمل کرده و آثار آن از طریق تعامل با گیرنده استروژن اعمال می شود.
کاهش سندروم قبل از قاعدگی
سندرم قبل از قاعدگی یکی از شايع ترين پديده های دردناک دوران باروری در زنان محسوب می شـود. علت ايجاد سندرم قبل از قاعدگی هنوز ، به درسـتی مشخص نـشده اسـت. بـا ايـن وجـود تئـوری هـای مختلفی ماننـد تغييــرات هورمــونی، نوروترنــسميترها، پروستاگلندين ها، رژيم غذایی، داروها و سبک زندگی، در بروز آن مطرح شده است. امروزه بسياری از زنان تمايل دارند كه علائم بيمـاری خود را با استفاده از طب مكمل و طبيعی درمان نمايند. شواهد بسياری وجود دارد كه نشان می دهـد روغـن گـل مغربی در درمان سندرم قبل از قاعدگی موثراست. دانه های آن محتوی دو اسيدچرب ضروری(70 % لينولیک اسيد و 8 تا 14 % گاما لينولئیک اسيد) می باشد كه سنتز پروستاگاندين E1 را تسهيل می نمايـد.
بـه نظـر می رسد زنان مبتلا به سندرم قبل از قاعدگی، دچار كمبود پروستاگاندينE1، در سيستم عصبی و اندام های ديگر بدن مانند بافت پستان باشند. نتایج مطالعه ای نشان داد كه ميزان گامالينولئیک اسيد در زنان مبتلا به سندرم قبـل از قاعدگی، به طور معنی داری كمتـر است و آنها با دريافـت سـبزيجات حـاوی گامالينولئیک اسيد، علائم بيمـاری بـه طـور معنی دار كاهش یافت. در یک مطالعه کلینیکی در زنان مبتلا به سـندرم قبـل از قاعــگی ، مــصرف روغــن گــل مغربی در فــاز لوتئــال سيكل قاعدگی باعث كـاهش علائـم بيمـاری شـده اسـت. نتایج مطالعه ديگری نشان داد مصرف گياهان داراي گامالينولئیک اسيد ، به طور مشخصی باعـث بهبـود علائم سندرم قبل از قاعدگی می شوند.
کاهش افسردگی
بیماری های جسمی و روحی زیای هستند که افراد برای درمان آن ها، رو به طب مكمل و جایگزین آورده اند. افسردگی، یكی از شایعترین اختلالات روانی و یكی از بیماری هایی است که از نظر اقتصادی، هزینه زیادی را به سیستم بهداشتی- درمانی تحمیل می کند. شیوع افسردگی در زنان دو برابر بیشتر از مردان است که می تواند ناشی از عوامل بیولوژیكی و عوامل مربوط به سیستم تولیدمثل آنان و هورمون ها از قبیل قاعدگی، یائسگی، درد سینه دوره ای (ماستالژی) و غیره باشد. داروهای گیاهی که سیستم هورمونی، ایمنی و عصبی را تقویت می کنند، می توانند مورد توجه قرار گیرند. مصرف گیاهان دارویی می تواند به درمان علل زمینه ای ایجاد کننده عدم تعادل، کمک نماید. محققان دریافته اند که بین متابولیسم غیر طبیعی اسیدهای چرب و افسردگی ارتباط معنی داری وجود دارد. به طوریکه کاهش میزان اسید چرب غیر اشباع امگا3، تاثیر بسزایی در ایجاد خلق افسرده، ایجاد دیدگاه منفی نسبت به زندگی و خودکشی داشته است. گل مغربی حاوی مقادیر زیادی از اسیدهای چرب ضروری شامل اسید لینولئیک (امگا 3) و اسید گامالینولئیک است.
خواص آنتی اکسیدانی
با توجه به اثرات سمی و سرطان زایی آنتی اکسیدان هاي سنتزی، امروزه تلاش های فراوانی در زمینه یافتن منابع طبیعی ترکیبات آنتی اکسیدانی به عنوان جایگزین انواع سنتزی در مواد غذایی و دارویی صورت گرفته است. آنتی اکسیدان های طبیعی قادرند از بدن در برابر رادیکال های آزاد و گونه های فعال اکسیژن محافظت کنند و از این رو در پیشگیری و درمان بسیاری از بیماری های ناشی از استرس اکسیداتیو بسیار موثراند.
گیاهان منابع غنی از ترکیبات آنتی اکسیدانی هستند. در بین ترکیبات گیاهی با خاصیت آنتی اکسیدانی، ترکیبات فنولی توزیع گسترده ای در گیاهان دارند. ویژگی های آنتی اکسیدانی ترکیبات فنولی عمدتاً ناشی از قدرت احیاء کنندگی و ساختار شیمیایی آن هاست که آن ها را قادر به خنثی کردن رادیکال های آزاد، تشکیل کمپلکس با یونهای فلزی و خاموش کردن مولکول های اکسیژن یگانه و سه گانه می سازد. نتایج به دست آمده توسط محققان نشان می دهد، برگ گل مغربی به واسطه ی داشتن مقادیر قابل توجهی از ترکیبات فنولی دارای پتانسیل آنتی اکسیدانی بالایی است و از این رو می تواند به عنوان منبعی غنی از آنتی اکسیدان های طبیعی در صنعت داروسازی مورد استفاده قرار گیرد.
درمان بیماری های پوستی
شواهد حاکی از اثرات مثبت روغن گل مغربی (EPO) به عنوان مکمل غذایی در درمان برخی از بیماری های پوستی می باشد. مقادیر بالای لینولئیک اسید و یا مقادیر متوشط گاما لینولنیک اسید موجود در روغن نقش موثری در تنظیم سطوح اسیدهای چرب ضروری خون دارد.
اثر مثبت بر سیستم عصبی
در بیماران دیابتی، فعالیت آنزیم دلتا 6 تبدیل کننده لینولئیک اسید به گامالینولنیک مختل می گردد. شوهد حاکی از آن است که جذب بالای لینولئیک ممکن است در درمان برخی از مشکلات مرتبط با تصلب شرایین در بیماران دیابتی باشد. محققان تاثیر مثبت استفاده از مکمل های غذایی با گامالینولنیک بالا در اختلالات عصبی مرتبط با دیابت را اثبات رسانده اند. برخی از مطالعات حاکی از آن هستند که لنفوسیت های مبتلایان به MS پاسخ میتوژنیک کمتری نسبت به افراد گروه شاهد دارد و تجویز مکمل روغن گل مغربی در طی 85 روز پاسخ میتوژنیک را بهبود می بخشد.
اثر بر سیستم قلبی عروقی
سطوح پایین لینولئیک اسید و دی هوموگامالینولنیک ممکن است زمینه را جهت نارسایی های قلبی مهیا سازد. جهت رفع این مشکلات، لینولئیک نیازمند تبدیل به دیگر اسیدهای چرب غیر اشباع هم چون گامالینولنیک می باشد. این تبدیل بوسیله آنزیم دلتا 6 صورت می گیرد. روغن گل مغربی شامل هر دو اسید چرب لینولئیک و گاما لینولیئک می باشد و گزارش گردیده که روغن گل مغربی باعث کاهش سطوح کلسترول خون به جهت داشتن گاما لینولنیک می گردد.
خاصیت ضد میکروبی
گل گياه گل مغربی با داشتن مقادير قابل توجهی از تركيبات فنولی دارای پتانـسيل آنتـياكسيدانی و ضد ميكروبی بالایی می باشد. بر اساس نتايج به دسـت آمـده توسط محققین، عـصاره فنـولی گل مغربی فعاليت ضد ميكروبی قابل توجهی بر باكتريهـای گـرم مثبـت و گـرم منفی دارند.
روماتیسم مفصلی
آرتریت روماتوئید نوعی آرتریت خود ایمنی است که ابتدا بر مفاصل تأثیر می گذارد. برخی مطالعات نشان داده اند كه گاما لینولنیک اسید موجود در روغن گل مغربی می تواند درد را کاهش داده و عملکرد آن را در افراد مبتلا به آرتریت روماتوئید خفیف تا متوسط بهبود بخشد. محققان در یک بررسی در سال 2011 در استرالیا نتیجه گرفتند که گاما لینولنیک اسید(GLA) موجود در گل مغربی، یا روغن بذر سیاه دانه سیاه باعث تسکین درد و ناتوانی در افراد مبتلا به روماتیسم می شود.
پوکی استخوان
افزایش چربی اشباع نشده با افزایش خطر ابتلا به پوکی استخوان (از بین رفتن مواد معدنی استخوان) به ویژه در زنان یائسه همراه است. روغن گل مغربی تقریباً غنی از چربی اشباع نشده بوده و به اعتقاد محققان برای مقابله با پوکی استخوان در زنان مبتلا به این بیماری مورد استفاده قرار می گیرد.
آثار فارماکولوژی و مکانیسم اثر: کارآزماییهای بالینی فوائدی از روغن گل مغربی (EPO)، که به عنوان منبع GLAمیباشد را در مواردی مانند نوروپاتی دیابتی، هایپرتانسیون، درد پستـان، سندرم پیش از قاعدگی، گُرگرفتگی دوران یائسگی، درماتیت آتوپیک، اوستئوپروز و زوال عقلی (dementia) نشان دادهاند. روغن گل مغربی دارای اثرات ضدالتهاب؛ تصحیح کمبود اسید چرب ضروری omega-6؛ بهبود سنتز ایکوزانوئیدهای متسع کننده عروق (vasodilator)؛ تصحیح جریان خون اعصاب و نقائص سرعت هدایت عصبی در بیماران دیابتی است. GLA یکی از اسیدهای چرب ضروری است که بدن قادر به تولید آن نیست و مانند ویتامینها باید از طریق غذا و مکملهای غذایی به بدن برسد. بخشی از خصوصیات مفید این فرآورده ناشی از افزایش تولید پروستاگلاندین E1 میباشد که دارای اثرات ضدالتهابی است. در ذیل به نتایج چند کارآزمایی بالینی اشاره شده است.
طی ۱۷ سال تا ۱۹۹۲ در کلینیک درد پستان کاردیف (Cardiff Mastalgia Clinic)، بیمار مبتلا به درد دورهای و ۹۰ بیمار مبتلا به درد غیردورهای پستان؛ درمانهای دارویی مختلفی را در کارآزماییهای بالینی دریافت نمودند. در بیمارانی که به درمان پاسخ دادند، دانازول مؤثرترین دارو بود (تقریباً ۷۰%) و بروموکریپتین و روغن گل مغربی تأثیر یکسانی داشتند (تقریباً ۴۵%). همچنین بیماران دریافت کننده روغن گل مغربی عوارض جانبی کمتری گزارش نمودند.
در کارآزماییهای موازی، راندوم، دوسو بیخبر و کنترل شده با پلاسبو در ۷ مرکز انگلستان و فنلاند، ۱۱۱ بیمار مبتلا به نوروپاتی خفیف دیابتی، (۴۸۰ میلیگرم GLA در روز) یا پلاسبو را طی مدت ۱ سال دریافت نمودند و به وسیله تستهای استاندارد مورد ارزیابی قرار گرفتند. در گروه درمانی تغییر مطلوب قابل توجه در ۱۳ پارامتر از ۱۶ پارامتر مورد پژوهش مشاهده شد که نشانگر اثربخشی مفید آشکار روی سیر نوروپاتی خفیف دیابتی بود. جنس، سن، نوع دیابت، سن شروع یا دوره دیابت اثر شایان توجهی روی نتیجه نداشت. با این حال، درمان در بیمارانی که دیابت آنها نسبتاً خوب کنترل شده بود، اثر بیشتری داشت. بیماران می توانستند کارآزمایی را برای مدت ۱۲ ماه دیگر ادامه دهند و به تمامی کسانی که در این دوره شرکت کردند GLA (به مقدار نامشخص) داده شد و بهبودی طی این دوره نیز ادامه یافت.
۲۲ بیمار مبتلا به پلی نوروپاتی دیستال دیابتی که در یک مطالعه دوسو بیخبر با کنترل پلاسبو شرکت کرده بودند؛ روزانه ۳۶۰ میلیگرم GLA یا کپسولهای پلاسبو را برای مدت ۶ ماه دریافت نمودند. بیماران گروه درمانی بهبودی قابل توجه در نشانههای پلینورپاتی دیستال دیابتی را نشان دادند.
در یک کارآزمایی رندوم، دوسو بیخبر با کنترل پلاسبو در مدت ۲۴ هفته، ۳۷ بیمار مبتلا به آرتریت روماتوئید و سینوویت فعال روزانه ۴/۱ گرم GLA یا پلاسبو دریافت نمودند. در مقایسه با گروه دریافت کننده پلاسبو که در آنها علائم و نشانههای فعال بودن بیماری تغییری نکرده یا بدتر شده بود، درمان با GLA منجر به کاهش قابلتوجه در علائم و نشانه های فعال بودن بیماری گردید.(P<0.05)
در یک کـارآزمایی بـالینی دو سو بیخبر بـا کنترل پلاسبو، ۵۶ بیمار مبتلا به آرتریت روماتوئید فعال، ( ۸/۲ گرم GLA در روز) یا پلاسبو (روغن گل آفتابگردان) را به مدت ۶ ماه دریافت نمودند. به دنبال این مرحله، به تمامی بیماران به صورت یکسو بیخبر برای مدت ۶ ماه GLA داده شد. درمان با GLA منجر به کاهش قابل توجه در علائم و نشانههای فعال بودن بیماری شد. در مقایسه با ۴ نفر از ۱۹ نفر در گروه پلاسبو، برای بیشتر بیماران گروه درمانی (۱۴ نفر از ۲۲ نفر) حداقل ۲۵ درصد بهبودی در ۴ پارامتر اندازهگیری شده ایجاد گردید. طی ۶ ماهه دوم، هر دو گروه بهبود در فعالیت بیماری را نشان دادند.
در یک کارآزمایی بالینی اجرا شده در خانه سالمندان، ۴۰ خانم مبتلا به اوستئوپروز تأیید شده به ۴ گروه تقسیم شدند و برای گروهها روغن ماهی، EPO، روغن ماهی به علاوه EPO یا روغن زیتون (کنترل) برای مدت ۱۶ هفته تجویز گردید. سطوح آلکالن فسفاتاز سرم در گروه دریافت کننده روغن ماهی و گروه دریافت کننده روغن ماهی به علاوه EPO کاهش یافت که نشانگر افزایش دانسیته مواد معدنی استخوان میباشد. مقادیر اوستئوکلسین که شاخص رشد استخوانی است در گروه دریافت کننده روغن ماهی و به طور قابل توجهتری در گروه دریـافت کننده روغن ماهی به علاوه EPO افزایش یافت. اگر چه EPO بـه تنهایی اثری نداشت، اثر روغن ماهی روی شاخصهای تشکیل استخوان را احتمالاً به علت تعادل بیشتر میزان اسید چرب پلاسما، افزایش داد.
در یک کارآزمایی بالینی کنترل نشده، ۱۲ بیمار مبتلا به هایپرلیپیدمی به مدت ۴ ماه روزی ۳ گرم GLA دریافت نمودند. بعد از درمان؛ مقادیر تری گلیسرید پلاسما ۴۸ درصد کاهش (P<0.001)، مقادیر HDL 22 درصد افزایش (P<0.01) و مقادیر کلسترول تام و LDL به طور قابل توجهی کاهش یافت.
در یک کارآزمایی بالینی تصادفی، ۵۶ خانم یائسه ۵۹- ۴۵ سال به مدت ۶ هفته روزی ۲ کپسول ۵۰۰ میلیگرمی روغن گل مغربی یا دارونما دریافت نمودند. قبل از شروع درمان و در پایان دوره درمانی، با استفاده از مقیاس تأثیر گُرگرفتگی روی فعالیتهای روزانه (HFRDIS)؛ شدت، مدت و تکرار گُرگرفتگی افراد مورد بررسی ثبت گردید.
بر اساس نتایج این مطالعه، بهبود تکرار، شدت و مدت گُرگرفتگی در گروه روغن گل مغربی به ترتیب ۳۹، ۴۲ و ۱۹ درصد و در گروه دارونما به ترتیب ۳۲، ۳۲ و ۱۸ درصد بود. اگر چه تکرار، شدت و مدت گُرگرفتگی در گروه روغن گل مغربی بهتر شده بود، فقط شدت آن به طور قابل توجهی بهتر از گروه پلاسبو بود(P<0.05). کلیه موارد مقیاس HFRDIS به طور قابل توجهی در هر دو گروه بهبود یافته بود، اما درصد بهبود در فعالیتهای اجتماعی، ارتباط با دیگران و فعالیت جنسی در گروه روغن گل مغربی به طور قابل توجهی بهتر از گروه دارونما بود(P<0.05). محققین نتیجه گرفتند در مقایسه با دارونما، مصرف خوراکی روغن گل مغربی برای کنترل گُرگرفتگی، ممکن است شدت حملات گُرگرفتگی و مقیاس HFRDISرا بیشتر کاهش دهد.
به منظور بررسی اثرات وابسته به دوز روغن گل مغربی روی علائم کلینیکی درماتیت آتوپیک (AD) و غلظت سرمی اسیدهای چرب غیراشباع چند زنجیرهای، طی یک کارآزمایی بالینی، ۴۰ بیمار مبتلا به درماتیت آتوپیک به طور تصادفی در ۲ گروه قرار گرفتند و به مدت ۸ هفته روزانه ۱۶۰ میلیگرم یا ۲ بار در روز هر بار ۳۲۰ میلیگرم روغن گل مغربی را مصرف نمودند. نمره شاخص شدت ناحیه اگزما [Eczema Area Severity Index (EASI)] در همه بیماران در هفتههای صفر، ۲، ۴ و ۸ اندازهگیری شد. همچنین با استفاده از کروماتوگرافی، میزان اسیدهای چرب (پالمیتیک، لینولئیک، لینولنیک و آراشیدونیک اسید) در سرم اندازهگیری شد. بر اساس نتایج این مطالعه، اسیدهای چرب لینولنیک و آراشیدونیک اسید به طور معنیداری در گروه مصرف کننده دوز ۳۲۰ میلیگرم بیشتر از گروه دیگر بود. بعد از درمان با روغن گل مغربی، نمره EASI در هر دو گروه کاهش یافت و بهبود نمره EASI در گروه مصرف کننده دوز ۳۲۰ میلیگرم بیشتر از گروه مصرف کننده دوز ۱۶۰ میلیگرم بود. در مدت بررسی هیچگونه عارضه جانبی در دو گروه مشاهده نشد. محققین نتیجه گرفتند دوز ۳۲۰ میلیگرم و ۱۶۰ میلیگرم روغن گل مغربی ممکن است اثر یکسانی در درمان بیماران مبتلا به درماتیت آتوپیک داشته باشد و اثرات وابسته به دوز روی میزان اسیدهای چرب سرم و نمره EASI نشان میدهد.
پروستاگلاندینهای پیش التهابی (PGF۲ و PGE۲) فاکتور مهمی در پاتوژنز AD هستند. در مدیریت AD، روغن گل مغربی به عنوان منبع GLA مورد توجه قرار گرفته است. به منظور بررسی اثربخشی و ایمنی مصرف EPO، تعداد ۵۳ بیمار مبتلا AD به به طور تصادفی در ۲ گروه (۲۶ نفر در گروه EPO و ۲۷ نفر در گروه دارونما) به مدت ۵ ماه کپسول ۵۰۰ میلیگرمی روغن گل مغربی یا دارونما (کپسول شبیه کپسول EPO حاوی ۳۰۰ میلیگرم روغن آفتابگردان) را مصرف نمودند. مقدار مصرف دارو برای سنین زیر یکسال۴-۱ کپسول، ۵-۲ سال ۶-۵ کپسول، ۱۰-۶ سال ۸-۷ کپسول، ۱۶-۱۱ سال۱۰-۹ کپسول و برای سنین بالاتر از ۱۶ سال ۱۲ کپسول روزانه در ۲ دوز منقسم بود که همه بیماران ماکزیمم دوز مجاز مناسب سن خود را مصرف نمودند. ۴ پارامتر اصلی مورد بررسی؛ وسعت، شدت، خشکی و خارش بود و بیماران هر ۴ هفته مورد ارزیابی قرار گرفتند. بر اساس نتایج این بررسی؛ در پایان ماه پنجم ۲۴ نفر (۹۶%) از بیماران گروه EPO و ۸ نفر (۳۲%) از بیماران گروه دارونما بهبودی را نشان دادند و بین دو گروه از نظر نتیجه درمان تفاوت قابل توجه آماری وجود داشت. (P<0.00001)همچنین در طول مدت مطالعه هیچگونه عارضه جانبی گزارش نشد. محققین نتیجه گرفتند روغن گل مغربی یک داروی مؤثر و ایمن در مدیریت درمانی درماتیت آتوپیک است.
درماتیت آتوپیک با نقص در فعالیت آنزیم دلتا-۶- دساچوراز مرتبط است و این آنزیم مسئول تبدیل لینولئیک اسید به گاما لینولئیک اسید (GLA) میباشد. روغن گل مغربی دارای مقادیر زیادی GLA است لذا در یک کارآزمایی بالینی پایلوت آینده نگر، اکتشافی، باز و کنترل نشده در ۵ مرکز در سوئیس روی ۲۱ بیمار مبتلا به درماتیت آتوپیک، روغن گل مغربی با دوز ۶-۴ گرم در روز به مدت ۱۲ هفته تجویز شد. قبل از شروع درمان و ۴ و ۱۲ هفته بعد، شاخص عینی درجهبندی درماتیت آتوپیک
[Scoring Atopic Dermatitis(SCORAD)] بررسی و غلظت پلاسمایی GLA و دی هومو- گاما لینولئیک اسید (DGLA) بوسیله کروماتوگرافی گازی تعیین گردید. بر اساس نتایج این بررسی، ۴ و ۱۲ هفته بعد از شروع درمان با روغن گل مغربی، افزایش قابل توجه میزان GLA و DGLA پلاسما و کاهش SCORAD عینی مشاهده شد. در جمعیت per- protocol) n=14) ، ارتباط معکوس قابل توجهی بین تغییرات در میزان GLA پلاسما و SCORAD مشاهده شد.(p=0.008). فعالیت کلینیکی بیماری حین درمان با روغن گل مغربی با افزایش موردی میزان GLA پلاسما مرتبط بوده است. از این رو نتایج این مطالعه پایلوت نشان میدهد که میتوان افزایش GLA پلاسما را به عنوان شاخص پیشگویی کننده پاسخ AD به درمان با EPO مورد استفاده قرار داد.
Reference